مثل نویسی آب ریخته شده جمع شدنی نیست صفحه 83
موضوع ضرب المثل : آب ریخته شده جمع شدنی نیست.
پایه : یازدهم
صفحه : 83
گسترش ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است
بازنویسی ضرب المثل : شاهنامه آخرش خوش است
صفحه : 122
پایه : دهم
گسترش ضرب المثل به زبان خوش مار از سوراخ بیرون می آید
موضوع ضرب المثل: به زبان خوش مار از سوراخ بیرون می آید
پایه: یازدهم
صفحه: 32
موضوع حکایت: طاووس و زاغی در صحن باغی به هم رسیدند
پایه: یازدهم
صفحه: 68 و 69
طاووسی و زاغی، در صحن باغی به هم رسیدند و عیب و هنر یكدیگر را
دیدند. طاووس با زاغ گفت: «این موزۀ (کفش) سرخ که در پای توست، لایق
دیبای نگارین من است. همان وقت که به وجود میآمدهایم در پوشیدن
موزه، اشتباه کردهایم. من موزۀ سیاه تو را پوشیدهام و تو موزۀ سرخ مرا.»
زاغ گفت: «برخلاف این است؛ اگر خطایی رفته است، در پوششهای
دیگر رفته است. باقی پوششهای زیبای تو مناسب موزۀ من است؛ در آن
خوابآلودگی، تو سر از گریبان من درآوردی و من سر از گریبان تو.»
در آن نزدیكی، سنگپشتی بود و آن مجادله را میشنید؛ سر برآورد که ای
یاران عزیز! از این گفتوگوی باطل دست بردارید؛ خدای تعالی همه چیز را به یک کس نداده است. هر کس را به دادۀ خود، خرسند باید بود و خشنود
بازنویسی ضرب المثل چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی صفحه 83
موضوع ضرب المثل : چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
پایه : یازدهم
صفحه : 83
بازنویسی حکایت یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت صفحه 122
موضوع حکایت : یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت
پایه : دوازدهم
صفحه : 122 و 151
متن ادبی درباره یک صبح سرد و برفی زمستان بنویسید صفحه 38
موضوع : صبح سرد و برفی زمستان
پایه : دوازدهم
صفحه : 39